آموزشی, قطعات الکترونیک

راهنمای جامع برنامه‌نویسی میکروکنترلرهای آرم ARM ST: از زبان اسمبلی تا لایه‌های انتزاعی

روش ها مختلف برنامه نویسی میکروکنترلر ها کامپوننتور

برنامه‌نویسی میکروکنترلر، به ویژه میکروکنترلرهای STMicroelectronics (ST)، دنیایی گسترده و کاربردی برای توسعه سیستم‌های نهفته ارائه می‌دهد. میکروکنترلرها به دلیل توانایی‌شان در پردازش ورودی‌ها، کنترل دستگاه‌ها و انجام وظایف پیچیده به صورت خودکار، در طیف وسیعی از کاربردها، از لوازم خانگی ساده تا سیستم‌های پیشرفته صنعتی، به کار می‌روند. درک برنامه‌نویسی میکروکنترلرهای ST در سطوح مختلف، بینشی به فرایند توسعه و تکنیک‌هایی که توسعه‌دهندگان سیستم‌های نهفته استفاده می‌کنند، می‌دهد.

مروری بر میکروکنترلرهای ST

STMicroelectronics یکی از ارائه‌دهندگان برجسته میکروکنترلرها است و انواع مختلفی از خانواده‌ها و سری‌ها را برای کاربردهای متنوع ارائه می‌دهد. خانواده STM32 که بر اساس هسته‌های ARM Cortex-M طراحی شده‌اند، به دلیل بازده انرژی، عملکرد و مقرون به صرفه بودن، یکی از محبوب‌ترین‌ها به شمار می‌رود. سری STM8 که بر پایه معماری ۸ بیتی است، برای کارهای ساده‌تر مناسب است، در حالی که سری STM32 با معماری ۳۲ بیتی، قدرت پردازش و حافظه بیشتری دارد و برای کاربردهای پیچیده ایده‌آل است. هر یک از این خانواده‌ها به تکنیک‌ها و ابزارهای برنامه‌نویسی خاص خود نیاز دارند که با قابلیت‌های آن‌ها سازگار است.

سطوح برنامه‌نویسی میکروکنترلر

برنامه‌نویسی میکروکنترلر را می‌توان به سه سطح اصلی تقسیم کرد: برنامه‌نویسی در سطح پایین (یا زبان اسمبلی)، برنامه‌نویسی در سطح رجیستر و برنامه‌نویسی در سطح بالا با استفاده از چارچوب‌ها یا محیط‌های توسعه مانند HAL (لایه انتزاعی سخت‌افزار) و CMSIS (استاندارد رابط نرم‌افزاری میکروکنترلر Cortex).

  1. برنامه‌نویسی به زبان اسمبلی (سطح پایین):
    • برنامه‌نویسی به زبان اسمبلی برای میکروکنترلرهای ST در پایین‌ترین سطح کنترل قرار دارد و به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا به صورت مستقیم با سخت‌افزار تعامل کنند. این نوع برنامه‌نویسی شامل نوشتن دستورات به زبان اسمبلی است که مستقیماً با دستورالعمل‌های ماشین قابل فهم پردازنده مطابقت دارند.
    • در برنامه‌نویسی به زبان اسمبلی، توسعه‌دهندگان کنترل دقیق بر سخت‌افزار دارند و این امر امکان بهینه‌سازی عملکرد و استفاده از حافظه را فراهم می‌کند. با این حال، این سطح نیازمند دانش دقیقی از معماری میکروکنترلر است، از جمله رجیسترها، مجموعه دستورالعمل‌ها و چینش حافظه.
    • برنامه‌نویسی به زبان اسمبلی در پروژه‌های بزرگ کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا زمان‌بر و نگهداری آن دشوار است. اما در بخش‌های حساس به زمان مانند سرویس‌دهی به وقفه‌ها، اسمبلی می‌تواند مفید باشد.
  2. برنامه‌نویسی در سطح رجیستر:
    • برنامه‌نویسی در سطح رجیستر، که اغلب به آن برنامه‌نویسی برهنه (Bare-Metal) گفته می‌شود، یک مرحله بالاتر از اسمبلی است. این برنامه‌نویسی به زبان‌های سطح بالاتر مانند C یا C++ نوشته می‌شود، اما دسترسی مستقیم به رجیسترهای سخت‌افزاری دارد. در این روش، توسعه‌دهندگان از راهنمای میکروکنترلر برای درک اینکه کدام رجیسترها کدام ویژگی‌ها را کنترل می‌کنند، استفاده می‌کنند.
    • این کد مستقیماً با رجیسترها تعامل می‌کند تا پارامترها را تنظیم و ویژگی‌ها را فعال یا غیرفعال کند. برای مثال، پیکربندی یک پین GPIO به عنوان خروجی، شامل تنظیم بیت‌های خاصی در یک رجیستر است که GPIO را کنترل می‌کند.
    • برنامه‌نویسی در سطح رجیستر از خوانایی و قابلیت نگهداری بیشتری نسبت به اسمبلی برخوردار است و هنوز نیازمند دانش کامل از سخت‌افزار میکروکنترلر است. این سطح عملکرد بالا را فراهم می‌کند، اما در ازای کاهش قابلیت حمل و استفاده مجدد کد.
  3. برنامه‌نویسی سطح بالا با استفاده از HAL و CMSIS (سطح انتزاع):
    • در سطح بالاتر، ST لایه‌های انتزاعی سخت‌افزار مانند کتابخانه HAL را ارائه می‌دهد که جزئیات رجیستر را پنهان می‌کند و مجموعه‌ای از APIها را برای کارهای معمولی مانند پیکربندی محیطی‌ها فراهم می‌کند. HAL وظایف را با اجازه دادن به توسعه‌دهندگان برای پیکربندی محیطی‌ها بدون دسترسی دستی به رجیسترها ساده می‌کند.
    • CMSIS که توسط ARM توسعه یافته است، استاندارد دیگری است که ویژگی‌های میکروکنترلرهای Cortex-M را انتزاع می‌کند و نوشتن کد قابل حمل و نگهداری را آسان‌تر می‌کند. کتابخانه CMSIS یک API استاندارد برای ارتباط با ویژگی‌های اصلی میکروکنترلرهای ARM ارائه می‌دهد.
    • برنامه‌نویسی سطح بالا برای نمونه‌سازی سریع و پروژه‌های بزرگ مناسب است، زیرا پیچیدگی کد را کاهش می‌دهد. با این حال، این انتزاع می‌تواند منجر به افزایش سربار عملکرد شود، زیرا توابع HAL به اندازه کد سطح رجیستر بهینه نیستند.

روش‌های برنامه‌نویسی میکروکنترلرهای ST

روش‌های مختلفی برای برنامه‌نویسی یک میکروکنترلر ST وجود دارد و هر روش برای سطوح مختلف مهارت‌های برنامه‌نویسی و نیازهای پروژه مناسب است. بیایید به برخی از روش‌های محبوب بپردازیم:

  1. استفاده از STM32CubeIDE:
    • STM32CubeIDE یک محیط توسعه یکپارچه (IDE) است که توسط STMicroelectronics برای میکروکنترلرهای STM32 طراحی شده است. این IDE ویژگی‌های ویرایش کد، کامپایل و دیباگ را ترکیب می‌کند و شامل تنظیم‌کننده STM32CubeMX است که پیکربندی محیطی‌ها را بسیار آسان می‌کند.
    • STM32CubeIDE از کتابخانه‌های HAL و CMSIS استفاده می‌کند که اجازه برنامه‌نویسی سطح بالای میکروکنترلرهای STM32 را می‌دهد. توسعه‌دهندگان می‌توانند با استفاده از یک رابط گرافیکی محیطی‌ها را پیکربندی و کدهای اولیه را برای راه‌اندازی محیطی‌ها تولید کنند. این روش به دلیل سادگی برای مبتدیان یا پروژه‌هایی که زمان عرضه به بازار برای آن‌ها اهمیت دارد، بسیار محبوب است.
  2. استفاده از STM32CubeMX با IDE دیگر:
    • STM32CubeMX یک ابزار گرافیکی مستقل است که می‌تواند کدهای اولیه برای محیطی‌های STM32 تولید کند. پس از پیکربندی محیطی‌ها در STM32CubeMX، توسعه‌دهندگان می‌توانند پروژه را به IDEهای مختلف، مانند Keil MDK، IAR Embedded Workbench یا حتی ویرایشگر متنی با کامپایلر خط فرمان، صادر کنند.
    • این روش انعطاف‌پذیری در انتخاب محیط توسعه را فراهم می‌کند که در صورت وجود ویژگی‌های منحصر به فرد در یک IDE خاص، می‌تواند مفید باشد، مانند قابلیت‌های دیباگ پیشرفته. STM32CubeMX همچنین کدهای مبتنی بر HAL و CMSIS تولید می‌کند که آن را به یک روش برنامه‌نویسی سطح بالا تبدیل می‌کند.
  3. استفاده از کامپایلر C تعبیه‌شده و ابزارهای خط فرمان:
    • کاربران پیشرفته ممکن است ترجیح دهند از ابزارهای خط فرمان برای کامپایل، لینک و آپلود کد به میکروکنترلر استفاده کنند. با این روش، توسعه‌دهندگان می‌توانند یک ویرایشگر متنی سبک انتخاب کرده و از GCC (مجموعه کامپایلر GNU) یا کامپایلر C تعبیه‌شده دیگری برای نوشتن کد استفاده کنند.
    • این روش معمولاً در برنامه‌نویسی سطح پایین یا سطح رجیستر استفاده می‌شود که حداقل اندازه کد و عملکرد بالا برای آن اهمیت دارد. این روش به تنظیمات بیشتری نیاز دارد، اما کنترل بیشتری بر فرایند ساخت و گزینه‌های بهینه‌سازی فراهم می‌کند.
  4. استفاده از کتابخانه‌ها و چارچوب‌های شخص ثالث:
    • کتابخانه‌ها و چارچوب‌های متن‌باز و شخص ثالث متعددی برای میکروکنترلرهای ST در دسترس هستند. چارچوب‌های محبوبی مانند FreeRTOS، که یک سیستم عامل بلادرنگ است، به طور گسترده در کاربردهای نهفته استفاده می‌شود. FreeRTOS از چندوظیفگی پشتیبانی می‌کند و به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا برنامه‌های پیچیده و حساس به زمان ایجاد کنند که به وظایف هم‌زمان نیاز دارند.
    • علاوه بر سیستم‌های عامل بلادرنگ، کتابخانه‌های شخص ثالث برای شبکه (مانند LWIP برای استک TCP/IP) و ارتباط USB در دسترس هستند. این کتابخانه‌ها پیاده‌سازی قابلیت‌های پیچیده را بدون نیاز به دانش عمیق از پروتکل‌های زیرین ساده‌تر می‌کنند و افزودن ویژگی‌های پیشرفته به پروژه را آسان‌تر می‌کنند.
  5. استفاده از زبان اسمبلی با ابزارهای سطح پایین:
    • برای بخش‌های حساس به زمان کد، برخی توسعه‌دهندگان هنوز ترجیح می‌دهند از زبان اسمبلی استفاده کنند. این کار می‌تواند با ابزارهای خاصی مانند پشتیبانی اسمبلی Keil MDK یا اسمبلی داخلی در کدهای C/C++ انجام شود.
    • اگرچه به ندرت برای پروژه‌های کامل استفاده می‌شود، برنامه‌نویسی به زبان اسمبلی سطح پایین می‌تواند در بخش‌هایی که هر سیکل زمانی اهمیت دارد، مانند حلقه‌های کنترلی، پردازش سیگنال و برخی سرویس‌های وقفه، مفید باشد.

دیباگ و تست کدهای میکروکنترلر ST

دیباگ بخش مهمی از برنامه‌نویسی نهفته است و به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا کد خود را در زمان واقعی آزمایش کنند. میکروکنترلرهای ST معمولاً با استفاده از یکی از چندین روش برنامه‌ریزی و دیباگ می‌شوند:

  1. دیباگ JTAG/SWD:
    • بیشتر میکروکنترلرهای STM32 از هر دو رابط JTAG و SWD (دیباگ سریالی) پشتیبانی می‌کنند. JTAG یک رابط استاندارد برای بسیاری از میکروکنترلرها است که برای دیباگ استفاده می‌شود، در حالی که SWD یک رابط ساده‌تر دو سیمی است که عملکرد مشابهی ارائه می‌دهد اما با اتصالات فیزیکی کمتر.
    • دیباگرهایی مانند ST-Link یا J-Link برای اتصال به این پورت‌ها استفاده می‌شوند و به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهند تا نقاط توقف تنظیم کنند، متغیرها را بررسی کنند و گام به گام کد را در زمان واقعی اجرا کنند.
  2. مشاهده سریال (SWV):
    • SWV که در بسیاری از میکروکنترلرهای STM32 موجود است، قابلیت‌های پیشرفته دیباگ مانند ردیابی داده‌ها و نظارت بر رویدادها را بدون قطع اجرای برنامه فراهم می‌کند. این ویژگی به ویژه برای دیباگ سیستم‌های بلادرنگ که توقف کد ممکن است وظایف حساس به زمان را مختل کند، مفید است.
  3. دیباگ در تراشه (OCD):
    • ابزارهای دیباگ در تراشه اغلب با IDEهایی مانند STM32CubeIDE یکپارچه شده‌اند و تجربه دیباگ زنده را فراهم می‌کنند و به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهند تا اجرای کد را به دقت نظارت کنند. این قابلیت در سیستم‌های نهفته که زمان و توالی عملیات بسیار مهم است، ارزشمند است.
    • بررسی بلو پیل

دیدگاهتان را بنویسید